اللـ هم عجـل لولیـک الفـرج

گاهی ، وقت خداحافظی از کسی

خواسته یا ناخواسته میگیم : « مواظب خودت باش ! »

مواظب خودت باش یعنی فکرم پیش توئه !

مواظب خودت باش یعنی برام مُهمی !

مواظب خودت باش یعنی نگرانتم !

مواظب خودت باش یعنی دوستت دارم !

مواظب خودت باش یعنی به خدا می سپارمت !

مواظب خودت باش یعنی... واقعاً مواظب خودت باش !

امام زمان (عج) ظهورت برام مهمه اما فقط مواظب خودت باش.


از معلم بیاموز /...

کاش کسی یاد معلم‌ها می‌داد

 اول مهری

 شغل پدر‌ها را نپرسند؛

 وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل‌ها را

 و افتخار به همه‌ی پدر‌ها را یاد دانش آموزانشان نداده‌اند!

 حالا قصه‌ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد، بماند...

با پاییز باز مدرسه ...


یک قلم آزادی ام پر زد و رفت

یک قلم آزادی ام سر زد و رفت

اللهم عجل لولیک الفرج

چند جمله ی زیبا

*اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.

*اگه مثل اشك در چشمانم باشي قول ميدم تا آخر عمر واسه موندنت گريه نكنم

*به یاد آشنایان آشنا باش...
به عهدی که بستی وفادار باش...
چون یادت تا عاقبت در خاطرم هست...
تو هم هر جا هستی یاد ما باش...

*دکتر علي شريعتي : دوست داشتن کسي که لايق دوست داشتن نيست اسراف محبت است

*دوست دارم تو سيب باشي و من چاقو پوستتو بکنم مي دوني چرا؟؟؟ چون چاقو بخواد پوست سيب رو بکنه بايد همش دورش بگرده


چه خوش گفت ...

ماهي به آب گفت : تو نميتوني اشكاي منو ببيني , چون من توي آبم... آب جواب داد اما من ميتونم اشكاي تو رو احساس كنم چون تو توي قلب مني.

کینه ...

دستمال را بر دار و روی قلبت بکش ………..چیزی نیست فقط کمی خاک گرفته

زندگی یعنی ...

زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمیه عشق
زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمیه عشق
زندگی یعنی دویدن بی امان در وادیه عشق
رفتن و اخر رسیدن بر در ابادیه عشق
میتوان هر لحظه هر جا عاشق و دل داده بودن
پر غرور چون ابشاران بودن اما ساده بودن
میشود اندوهه شب را از نگاه صبح فهمید
یا به وقته ریزش اشک شادیه بگذشته را دید
میتوان در گریه ی ابر با خیاله غنچه خوش بود
زایش اینده را در هر خزانی دید و اسود
میتوان هر لحطه هر جا عاشق و دل داده بودن

دلی به وسعت دریا

“رابرت دانیس زو” قهرمان مشهور ورزش گلف در آرژانتین، در یک مسابقه برنده شد و مبلغ زیادی پول برد.
در پایان مراسم و پس از گرفتن جایزه، زنی به سوی او دوید و با تضرع و زاری از او خواست تا پولی به او بدهد تا بتواند کودک بیمارش را از مرگ نجات دهد.

زن گفت که هیچ پولی برای پرداخت هزینه درمان ندارد و اگر رابرت به او کمک نکند کودکش از دست خواهد رفت.
قهرمان گلف درنگ نکرد و تمام پول را به زن داد.

هفته بعد یکی از مقامات انجمن گلف به رابرت گفت: “ساده لوح، خبر جالبی برایت دارم. آن زن اصلاً بچه مریضی نداشت که هیچ، اصلاً ازدواج هم نکرده است. او به تو کلک زده است دوست من.”
رابرت با خوشحالی جواب داد: “خدا را شکر، پس هیچ کودکی در حال مرگ نبوده اینکه خیلی عالیست!”

یا آقا ...

 

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید

صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من

به پای بوس نگاهت، غریب می آید

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.

کبوتر دل من، بی شکیب می آید

برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد

چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید ...

خدا کند ...

 

خدا كند كه دل من ، در انتظار تو باشد

درون كلبه قلبم ، همیشه جای تو باشد

مرا نسیم نگاهت ، به باغ آینه‌ها برد

خوشا كبوتر عشقی ، كه در هوای تو باشد

قنوت سبز نمازم ، به التماس درآمد

چه می‌شود كه مرا ، سهمی از دعای تو باشد

به گور می‌برد ابلیس ، آرزوی دلش را

اگر كه تكیه دستم ، به شانه‌های تو باشد

در این دیار حریمی ، برای حرمت دل نیست

بیا حریم دلم باش ، تا سرای تو باشد

خدا كند كه دلم را ، به هیچكس نفروشم

خدا كند كه دل من ، فقط برای تو باشد ...

آرزو...

آرزویم این است!آرزوهایت ساکن کوچه های بن بست نشود."


افسونم ...

در بیکرانه زندگی دو چیز است که افسونم می کند :

آبی آسمان که می بینم و میدانم که نیست

و

خدایی که نمی بینم و میدانم که هست.


« دکتر علی شریعتی »


عادت کن

گیله مرد میگفت :

اگر ب  " بخاطر خدا "  از عبادت برداشته شود ؛

از عبادت چیزی جز عادت نمی ماند ...

نیت هایمان را خالص کنیم ...

خدایا خودت کمک کن

تاریکی شب

این روزها و شبها ،

من فکر می کنم

که پشت همه ی تاریکیها

شفافیّت شیری حیات نهفته است.

این راز را ،

از حفره ی ماه و روزنه های ستارگان دریافته ام ...

ای کاش هیچگاه هوا تاریک نمی شد ...

ای کاش هیچگاه زندگی تموم نمی شد ...

غصه ای از پس غصه بلند نمی شد ...

هیچ کس عاشق نمی شد ...

...

ای کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاش

شکراً

داستانش رو که شنیدم گفتم : اتفاق بدی بود !

لبخندی زد و گفت : بله ، ولی می تونست خیلی بدتر از این باشه ! بهرحال خداست و همیشه جای شکرش را باقی میگذاره حتی در بدترین شرایط ...

شکرت خدا جون...

             

حرف نزن ...

 هرگز با یک آدم نادان مجادله نکنید.

 تماشاگران ممکن است نتوانند

 تفاوت بین شما را تشخیص دهند.

 

باز پاییز رسید

پاییز میرسد ...

و از انبوه برگهای زرد رنگ ،

میوه هایی طلایی رنگ باقی مانده اند !

انبوه برگهای رقصنده با باد ...

هیچگاه اجازه جلوه به میوه ها را نداده بودند؛

چه در بهار وچه در تابستان !

و عجیب که خزان ،

برگها را بیقیمت کرد و میوه ها را قیمتی !

 

جملات زیبا گیله مرد

پاییز از طرفی برایم زیباست

چون تولدم در این فصله

از طرفی پر از اندوه؛ چون وقتی رنگ درخت زرد میشه

دل منم رنگ زرد میگیره

صدای خش خش برگ درخت

مانند  داد و بی داد میمونه

درختان وقتی میمیرند دل منم میمیره

ای کاش چنین فصلی ...

استاد و لیوان آب

استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت و آن را بالا برد که همه ببینند. بعد، از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: ۵۰ گرم، ۱۰۰ گرم، ۱۵۰ گرم.
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی‌دانم دقیقا وزنش چقدر است. اما سوال من این است اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین‌طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی‌افتد. استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین‌طور نگه دارم، چه اتفاقی می‌افتد؟

یکی از شاگردان گفت: دست‌تان کم کم درد میگیرد.
- حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد دیگری گفت: دست‌تان بی‌حس می‌شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می‌شوند. و مطمئنا کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.

استاد گفت: خیلی خوب است، ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟ شاگردان جواب دادند نه.
- پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می‌شود و در عوض من چه باید بکنم؟

شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت دقیقا مشکلات زندگی هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن‌تان نگه دارید اشکالی ندارد؛ اما اگر مدت طولانی‌تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد. اگر بیشتر از آن نگه‌شان دارید، فلج‌تان می‌کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود. فکر کردن به مشکلات زندگی مهم است؛ اما مهم‌تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی‌گیرید و هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می‌شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می‌آید، برآیید.

دنیا وایسا

من دیگه خستع شدم بس که چشام بـارونیه
پس دلم تا کی فضای غصه رو مهمونیه
من دیگه بسه برام تحمل این همه غم
بسه جنگ بی‌ثمر برای هر زیاد و کم

وقتی فایده‌ای نداره غصه خوردن واسه چی
واسه عشقای تو‌خالی ساده مردن واسه چی
نمی‌خوام چوب حراجی رو به قلبم بزنم
نمی‌خوام گناه بی‌عشقی بیفته گردنم

عهد آدم

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم