اراده کن ...
لحظه هایے هست كه دلت مے خواهد آرام بنشینے و تكیه كنے
بر چیزے
بر جایے
نه بر كسے
كه مدتهاست از تكیه كردن بر آدمها پرهیز كرده اے
مے هراسے از اینكه در اوج آرامش یكے پشتت را خالے كند و روے هوا
معلق بمانے
لحظه هایے هست كه نمے توانے حتے بر باد هم تكیه كنے
شاید تند بوزد و از جا به درت كند
شاید آرام بوزد
و شاید وزیدن را متوقف كند
آموخته اے كه تكیه كردن را فراموش كنے
آموخته اے كه محكم بایستے
راسخ
قاطع
آنقدر كه اگر بادے ، گردبادے بوزد تو هیچ نفهمے
و تنها بایستے !
تنهاے تن ها
بر چیزے
بر جایے
نه بر كسے
كه مدتهاست از تكیه كردن بر آدمها پرهیز كرده اے
مے هراسے از اینكه در اوج آرامش یكے پشتت را خالے كند و روے هوا
معلق بمانے
لحظه هایے هست كه نمے توانے حتے بر باد هم تكیه كنے
شاید تند بوزد و از جا به درت كند
شاید آرام بوزد
و شاید وزیدن را متوقف كند
آموخته اے كه تكیه كردن را فراموش كنے
آموخته اے كه محكم بایستے
راسخ
قاطع
آنقدر كه اگر بادے ، گردبادے بوزد تو هیچ نفهمے
و تنها بایستے !
تنهاے تن ها
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت 20:19 توسط سهیـل | پـنهانـ
|