"بسمه تعالی"

به حمد خدا پس از سالیان انتظار، برای اولین بار، توانستیم با عزمی راسخ و دلی پر امید، به زیارت حضرت ثامن، امام رضا (ع) راهی شویم:

یک شنبه در تاریخ 9 تیر 1392 در ساعت 30 : 14 ، از اصفهان به سمت مشهد مقدس حرکت کردیم؛
فردای آن روز یعنی دوشنبه ( دهم تیرماه ) ساعت 00 : 11 به مقصد رسیدیم.

پس از دریافت اتاق ، چیدمان وسایل ، صرف ناهار ، حمام و گرفتن غسل زیارت، ساعت 3 و 4 بعد ازظهر شد که توانستیم به زیاره ثامن الحجج (ع) برویم.

با قدوم شمرده و دل بی طاقت، به سمت حرم پَــر کشیدیم؛
احساس خاصی بر وجودم حاکم شد، اون گنبد تابناک و صحن عظیم انقلاب اسلامی، دور تا دور سرم تاب خورد، احساس میکردم که خوابم،

دست به سینه و نگاه به حرم:
- السلام و علیک یا علی بن موسی الـرّضـــا (ع) ...

 به طرف در ورودی، به داخل گام برداشتم و وارد موج جمعیت شدم ...

عجب حس عجیبی!   نسیم خنک، بوی عِطر، صدای گریـه ی شوق، همه چی مخلوط شده بود،

- خوشا به سعادتت، عجب جایی اومدی !!! خیلی ها آرزوی رسیدن به چنین منظره ای را دارند !
فرصت را از دست مـده ... .

گام ها را تند تر بر داشتم و بعد دیدن ضریح، گلوله های اشک جاری شد،
بی هیچ تاملی دست هایم را به سمت ضریح حضرت رضا (ع) کشیدم ...

دوشنبه ، سه شنبه ، چهار شنبه ، پنج شنبه و جمعه در مشهد مقدس نائب الزیاره همه عزیزان بودم،

تـا اینکه صدای صوتِ پایانِ وقت، به صدا در آمد !

- عجب !    چه زود گذشت ...

جمعه ( چهاردهم تیرماه ) ساعت 00 : 13 تــــا 30 : 14 منتظر اتوبوس بودیم که ساعت 00 : 15 به سمت اصفهان حرکت کردیم و فردای آن روز ( شنبه ، 15 تیرماه ) ساعت 30 : 11 به خانه رسیدیم.

این ایام همچو برق و بـــاد گذشت ... !

انشالله که قسمت همگی شیعیان عاشقُ الـرِّضا (ع) شود.  "ان شاء الله"


[عکس هایی که خودم گرفتم در روز های آتی گذاشته خواهد شد]